جدول جو
جدول جو

معنی غوک ناک - جستجوی لغت در جدول جو

غوک ناک
مرکّب از: غوک، قورباغه + ناک، پسوند اتصاف، آنجا که دارای غوک بود، آنجا که قورباغه دارد، دارای غوک، دارای وزغ، باقورباغه: ضفدع الماء، غوک ناک گردید آب، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
غوک ناک
اسم) جایی که غوک در آن بسیار بود محل پر قورباغه
تصویری از غوک ناک
تصویر غوک ناک
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غصه ناک
تصویر غصه ناک
غمناک، اندوهگین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بوی ناک
تصویر بوی ناک
بوناک، چیزی که بوی بد بدهد، بدبو، گندیده
فرهنگ فارسی عمید
(غُصْ صَ / صِ)
غمناک و پرملال. (ناظم الاطباء) ، خشمناک. (ناظم الاطباء). رجوع به غصه شود
لغت نامه دهخدا
پرموی، موی دار، مویین، که موی بسیار دارد، اشعر، (از یادداشت مؤلف) : اژدهای بزرگ سر موی ناک، (تفسیر ابوالفتوح رازی ص 437)
لغت نامه دهخدا
(وَ زَ)
فژه ناک. چسبناک. نوچ. (یادداشت مؤلف) :
همچون پشنگ کژ و وزک ناک و شوخناک
گویی که گرز توری در قبضۀ پشنگ.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
تصویری از دود ناک
تصویر دود ناک
دود آلود متدخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غصه ناک
تصویر غصه ناک
غمناک و پر ملال غمناک اندوهگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موی ناک
تصویر موی ناک
پر مو، مو دار: (عبدالله عباس وسدی گفتند اژدهای بزرگ نر موی ناک)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هول ناک
تصویر هول ناک
هراسناک ترسناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوس ناک
تصویر هوس ناک
ریژ ناک
فرهنگ لغت هوشیار